۱۳۸۸/۱۰/۰۸

سیاهپوش در مرگ ارزشها



امروز مثل هر سال برای دید زدنِ نیمه عزاداران داران نیمه نژادپرست تقریبا" کاملا" غیر حسینی شهرمون (آمل) که سرزمین هزار و دو ملت جداگانه ای برای خودش و حتی این روزها رئیس جمهور متفاوتی رو می طلبه با چند تا از تروریست های نام آشنای عزیزم رفتیم بیرون.

روز واقعا" با شکوهی بود. البته نه اون قدر که 365 روز های قبلش با شکوه بود ولی با اطمینان میتونم بگم یه جورای ناجوری, بدجوری از خود نسخه اصلی عاشورا باشکوه تر میزد! می پرسین چرا؟
جواب : بیرق سرد و سنگین فلزی علم جهالت مردم قبیله های عجم نژادپرست شهرمون دور تا دور میدون شهر رو پر کرده بود, فضای حماسی تری از نسخه اورجینال و کربلایی عاشورا می ساخت و کلی ابولفضل نمای بادکنکی fake که به زور دگزا و کروتین و ... جوانمردی رو با گوشت و پوست و سر در حد تاسی خودشون عجین می کردن و تن صدا و ندای هل من ناصرشون با تجمع جنس مونث در دایره ای به مرکز خودشون رابطه نزدیکی داشت, اون علم ها رو علم کرده بودند. صدای مارش سابق روز عزای حسینی و مرثیه خوان ها که سابقا" مرثیه آزادی رو می خوندن جاشونو به درامرهای راک و موسیقی عصر جدید دادن که اگه "همیار محرم"های عزیز پیش-خفتشون نمی کردن جای درام های پشت وانت متحرکی که دستگاه غریب ماهور رو توی عزاداری پر کنه خالی بود!

یکی از مباحث مهم این روز بزرگ و با شکوه که باعث میشه آدم به خود درونش یادآور بشه که واقعا این عاشورا از اصلیش بزرگتر بوده ناهاره که به صورت برنج دانه بلند بهشتی که تحت یه واسط کاربر کاربر پسند به صورت نذر و غیره ارائه میشد. این امر اونقدر مهمه که مثلا امروز ترافیک یکی از روستاهای اطراف آمل (بنظرم اوجی آباد) که به غاز و اردک نذری شهرتی جهانی بین شیعیان جهان داره از مرکز شهر که ترافیک حرکتی دسته های عزادار در اونجا متمرکز بود بیشتر بود. بنظر میرسه این ترافیک به علت خیل عظیم عزاداران داغ دیده بوده که به قصد در آوردن دلی از عزای حسینی جان در کف اخلاص, دل به آب و آتش و ترافیک می زدند.

و تو این محرم وقتی دوستان بجای من داشتن "ضریب منحنی" رو که یکی از عجایب خلقته برای تک تک عزاداران حسینی محاسبه می کردند من تو فکر این بودم که امسال چند نفر تا نیمه های شب چراغ به دست و سبو بر دوش و موبایل رو سایلنت در انتظار طفلان مسلم می مونن. (اگه آمار دقیقی بخواین می تونم بگم تا ساعت 18 همه مسجدهایی که باید آش و باقالی پخش می کردند , کردند و طفلان مسلم زمانمون هم همون قدر برای جماعت عام زمانمون قابل رویت بودن که حضرت مهدی@ برای من قابل رویت هستند.)

پانوشت ها:
• جمال حضرت مهدی@ برای من قابل رویت نیستند.
• تا دیروز بیش از 84 قسمت از One Piece رو تو 4-3 روز خونده بودم. امروز به لطف سرعت جنون آسای اینترنت پر سرعتم که باید 512 می بود تونستم نصف باقیمانده قسمت 85 رو بخونم.
• یه نینجای سیاه پوش یا یه بومی عزادار وقتی داشت از بین جمعیت می خزید زیر لبی می گفت : امروز 4 تا شهید داشته...
• بهشت کشوری در همسایگی ایرانه!
• جدیدا" تو عزاداری های ینگه دنیای ایران (آمل) از ترکیب طبل و سنج موربی همزمان و بصورت پرتابل استفاده میشه که بدجوری Drums می زنه!
• امسال تابع یک مد جدید, حتی خیلی از سید ها هم قرمز به تن کرده بودند ...
• بعد شب یلدا , عاشورا پر درآمدترین روز پیرایشگرهای شهرمونه. (آمار آرایشگرها در تیررس نیست.)

3 comments:

ر.خ.ا گفت...

بعضی وقتا آدمـ شرمنده ی خودش می شه ...، خودِ بچّگیاش که یا نمی فهمید یا به جاش می فهمیدن...

اینه که بدجور دلش می خواد همه ی تاسوعا و عاشورا رو تو خونه بمونه و همراه دیوار اتاقش "مکارمـ الاخلاق " بخونه ...

جیگر گفت...

چرا به من نگفتین بیام!

nikzad گفت...

خیلی دیر خوندم مطلب این پستتو.واقعی و خالی از لطف نبود..